نقد(نمایش اژدهاک) آرمان طیران با عنوان متن در خدمت اجرا یا اجرا در خدمت متن ؟
متن در خدمت اجرا یا اجرا در خدمت متن ؟
یک : کاملاً مشخص است که یک اجرا میتواند سلیقه
” من ” نباشد ؛ این حقی از پیش محفوظ است . میتوان بی شمار اجرای نمایش دید اما هیچ کدام مطابق میل و سلیقه ” ما ” نباشد ، همانطور که این حق برای تمام تولید کنندگان آثار هنری هم وجود دارد . آنها مطابق میل و سلیقه و ذائقه خودشان آثار هنری را خلق میکنند . اما یک نکته را نباید فراموش کرد : وجود استاندارد و کیفیت های اجرایی از سلیقه و خواست ” من ” مهمتر است. این امر بدیهی ، گویا هنوز هم در حیطه تولید و عرضه و تقاضای هنری پابرجاست.
.
دو : روند شکل گیری اثر هنری ، روندی خلاقانه و مبتنی بر دیالوگ مابین جهان اجرا و جهان مخاطب است . آنچه این آمد و رفت فرهنگی / هنری را سهولت میبخشد ، امر و فلسفه و پدیده زیبایی شناسی است .با این اعتبار ، هر کارگردانی با انتخاب متن ، عملِ ساختگرایی و فُرمالیستی اجرا را خلق و تولید میکند. پس ، معنا در ساحت متن پابرجاست و فُرم در زیستگاه صحنه ارائه میشود. کاملاً مشخص است که متن و اجرا باید همخوان باشند ؛ اگر نباشد چه ؟! این سئوال ، پای مباحث هرمنو تیک و پُلی فونیک در حیطه اجرا را به میان میکشد. وجود “تفسیر” ها و “چند صدایی “ها برای اجرای متن چه کارکردی دارد؟ پاسخ به این سئوال یعنی ورود به عملِ میزانسن و کارگردانی. کوتاه آنکه در اینجا متن ، ثابت است و امرِ اجرا ، پدیده ای متغییر ؛ برای همین است که هزاران نفر در سراسر جهان در طول تاریخ ، برای دیدن میزانسن های جدید از مثلاً متن شکسپیر ، به تئاتر میروند ، وگرنه نمایشنامه که قرن ها پیش نوشته شده ؛ چه کاریست ، در خانه بنشینند و متنِ به غایت عالیِ شکسپیر را بخوانند .
.
سه : قطعاً میدانید که هر پدیده ای نیازمند به روز شدن است ، وگرنه ارائه تکنیکها و اصول و مناسبات، آن هم مو به مو ، در طی سالیانِ متمادی، آن پدیده را تبدیل به”پدیده ای موزه ای” خواهد کرد و گَردِ فراموشی بر روی آن خواهد پاشید و رفته رفته جذابیت آن را برای نسلهای بعد کاهش میدهد و صرفاً به پدیده ای مطالعاتی برای پژوهش تبدیل خواهد کرد. در خصوص نمایشنامه نیز همین امر صادق است . عیار و ارزشمندی متن، به دلیل گذر زمان و فراموشی و ورود و ابداع گونه های تازه تر و اختراع و به خدمت گرفتن ابزار تکنولوژیک جدید در جهان اجرا و تئاتر ، امر کارکردی خود [ مهمترین عامل ماندگاری یک نمایشنامه ] در طول سالیان برای به صحنه رفتن و ایجاد گفتگو و دیالوگ با مخاطبین و نسلهای بعدی را از دست میدهد و تنها ، وجود خوانش و قرائت جدید از نمایشنامه ، متن را “زنده” ،” سرحال” و “سرپا” نگه میدارد.
.
چهار : اجرای” آژدهاک” ، نوشته بهرام بیضایی به کارگردانی دکتر میر علیرضا دریابیگی در نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی، نمونه ای قابل استناد و ارزشمند از موارد اشاره شده بالاست که چگونگی به روز رساندن و زنده نگهداشتن میراث های معنوی تئاتر ما را نشان میدهد ؛ این بخشی از وظایف تئاتر آکادمیک و دانشگاهی و بسط و توسعه و اشاعه و ارائه این گونه نمایشی توسط اساتید و دانشجویان تئاتر است.
.
آرمان طیران
نمایشنامه نویس ، کارگردان و مدرس تئاتر.
ثبت دیدگاه
مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟به ما بپیوندید !